دیشب شام رفتیم دعوتی ی کربلای از فامیلای مامانم خوشبختانه نزدیک بابلسر بود بعد شام مامانم و خالم رفتن خونه عمه شون که تو همون محل بود. منو حوریم و درسا چشممون برقید از فرصت استفاده کردیمو با ی نقشه سریع رفتیم لب دریا عاغا ملت همچنان لب دریا پلاسن خلاصه بعد خوشگذرونی و آب بازیهای درسا و همچنین خوردن زغال اخته تازه پرنمک (دهنتون آب افتاد) اومدیم دنبال مامانم اینا و برگشتیم خونه ... یهو با جیغ حوریم (تو روحتون بچه ها اسمی براش گذاشتین ) رفتم تو خونه که دیدم خانمم با جارو دنبال ی چیه. گفتم چیه گف مارموووووولککککک دقت که کردم دیدم ی مارمولک ریزو ک,v v brown,v v v,v v nails,v v vinayak,v v for vendetta,v v vapes,v v giri,v v patchouli,v v reid,v v b ...ادامه مطلب